سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای آن که با رازگویی طولانی اش، همدم عارفان گشت و لباس دوستی اش را بر تن ترسیدگان پوشاند ! [امام سجّاد علیه السلام ـ در نیایشش ـ]

کاش امشب تلاطمی باشم
بین دریای مردمی باشم
بین این جمعیت به دور شما
در طوافی ترنمی باشم
آمدم پای بوس تان آقا
زائر شاه هشتمی باشم
آمدم آمدم امام رئوف
در هوای تبسمی باشم
پیش پای کبوتران شما
لااقل مشت گندمی باشم
همه اینجا پناه آوردند
من مدد جوی چندمی باشم؟؟
شاید اصلا دچار یک جوری
مشکلات تکلمی باشم...
که زبانم گرفته آقا جان
مثلا شاعر تو می باشم
السلام علیک یا سلطان
حق بده عین مردمی باشم...
که شفا از در تو می گیرند
حق بده که تلاطمی باشم
اصلا اذن دخول لازم نیست
من که دلبسته  تو می باشم
تو که را رد نموده ای که کنون 
من بیچاره دومی باشم؟!
......
خسته راه هستم اما کاش
بعد از اینجا شبی قمی باشم



مهدی صفی یاری ::: پنج شنبه 91/8/4::: ساعت 10:20 صبح نظرات دیگران: نظر